مقدمه
بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.
افراد افسرده نسبت به آينده ديد انعطاف پذيري ندارند. آنها احتمالاً بيشتر از افراد غير افسرده آينده خود را منفي مي بينند و به نظرشان احتمال دستيابي به تجارب خوشايند كمتر است به همين دليل افراد افسرده به جاي تلاش براي دستيابي به موفقيت هاي با ارزش در آينده تمام نيروي خود را صرف اجتناب از موقعيت هاي ناخوشايند موجود مي كنند ( ورتهايم ، 1983).
افراد افسرده احساس غمگيني مي كنند چون مشكلات خود را پايدار ، كلي و دروني تلقي مي كنند ( هايمبرگ ، ورميليا، دوج ، بيگر . و پارلو 1987؛ پترسون و سليگمن ، 1987؛ رپس ، پترسون ،رينمارد، ابرامسون و سليگمن 1982؛ سوييني و همكاران 1986) :
پايداري : افراد افسرده رويدادهاي منفي زندگي شان را هميشگي و پايدار تلقي مي كنند، يعتي تغيير دادن آنها را بعيد مي دانند. افراد غير افسرده تجارب منفي را به عنوان موانع موقتي كه زياد هم طول نمي كشد در نظر مي گيرند.
كلي نگري : افراد افسرده غرق در مشكلات خود مي شوند و آنها را به همه چيز تعميم مي دهند. افراد غير افسرده مي توانند مسايل را از خود دور كنند . آنها قادرند بين رويدادهاي منفي و مثبت زندگي خود تعامل ايجاد كنند.
دروني بودن : افراد افسرده خودشان را مسئول مشكلات خود مي دانند. غير افسرده ها مسئوليـــت چيزهايــي را كه ميتوانند تغيير دهند مي پذيرند اما خود را مسئول كامل نبودن خود نمي دانند.
به نظر جروم فرانك ( 1973) يكي از بهترين كارهايي كه روان درمانگرها مي توانند براي مراجعان خود انجام دهند كمك به آنها براي غلبه بر يأس و نا اميدي شان است . در هر مقطع معيني از زمان 20-15 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهي ازنشانه هاي افسردگي رنج مي برند و حدس زده مي شو دكه حدود 75 درصد بيماران بستري در بيمارستان هاي رواني را موارد افسردگي تشكيل مي دهند ( فنل۱ 1989).
در مورد اختلال افسردگی اساسی , مطالعات کلی در ممالک مختلف انجام شده است که ميزان شيوع آن را در زنان دو برابر مردان نشان می دهد. دليل چنين اختلافی ممکن است استرسهای متفاوت , زايمان , درماندگی آموخته شده واثرات هورمونی باشد ( کاپلان و سادوک , 1988).
فهرست مطالب :
فصل اول : چارچوب کلی پژوهش
1-1 مقدمه
2-1 بيان مسأله پژوهش
3-1 اهميت نظری و عملی پژوهش
4-1 اهداف پژوهش
5-1 سئوال ها و فرضیه های پژوهش
6-1 متغیرهای پژوهش
7-1 تعریف متغیرها واصطلاحات
افسردگی
بهنجار
سبک حل مساله
فصل دوم
ادبيات و پيشينة پژوهش
فصل سوم : روش پژوهش
1-3 طرح پژوهش
2-3 جامعه آماری
3-3 روش نمونه برداری و حجم نمونه
4-3 ابزارهای پژوهش
1-4-3 مقیاس سبک حل مساله
2-4-3 پرسشنامه افسردگی بک BDI
3-4-3 خودسنجی افسردگی
5-3 روش اجرا
6-3 روش تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم
تجزيه و تحليل آ ماري
فصل پنجم
خلاصه پژوهش
بحث و نتيجه گيري
منابع فارسی
Refrence
جهت دانلود کلیک کنید
:: موضوعات مرتبط:
تحقیقات ,
,
:: برچسبها:
افسردگی ,
افسردگی و عوامل بروز ,
عوامل افسردگی ,
عوامل بروز ,
عوامل بروز افسردگی ,
:: بازدید از این مطلب : 132
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0